معنی نبات داغ در فرهنگ فارسی عمید

مخلوط آب داغ و نبات که از حل کردن نبات در آب داغ تهیه می شود

معنی نبات داغ در لغت نامه دهخدا

نباتی که در آب ِ جوشیده و داغ حل کنند یا نباتی که در آب ِ جوشان اندازند و علاج نفخ دل درد را به مریض خورانند

نباتی که درآب داغ حل کنندوآن را داروی نفخ ودل درددانند. یانبات داغ خاکشیر. نبات داغی که دانه های خاکشیردرآن ریزندو بهنگام دل دردبکودکان خورانند

فرهنگ فارسی عمید

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

مهر، نشان اسم، علامتی که از کسی در جهان باقی میماند، نیکنامی، آوازه، (از ناظم الاطباء)

(نَ غِ)

نبات داغی که دانه های خاکشیر درآن ریزند و بیشتر هنگام دل درد به کودکان خورانند

گیاهناک زمین پرگیاه وسبزگیاهناک